شیخ علی اسلامی سبزواری(۱۳۲۰-۱۳۹۸ش)؛ یک روحانی مهذب، اخلاقی و فوق العاده کوشا.

ساخت وبلاگ


عالم فرزانه و خستگی ناپذیر
(شرحی گذرا بر زندگی و خدمات مرحوم شیخ علی اسلامی سبزواری)
بی شک یکی از پرتلاش ترین شخصیت های روحانی دوران پهلوی که توانست منشأ خدمات دینی، فرهنگی و آموزشی بسیار گردد، مرحوم آیت الله شیخ عباسعلی اسلامی سبزواری بنیانگذار جامعه تعلیمات اسلامی بود. نسل وی نیز توفیق خدمت به دین و شریعت را یافت که بیش از همه فرزند ارشدش حجت الاسلام شیخ علی اسلامی(قرائتی) سبزواری در این زمینه موفقیت هایی بسیار کسب نمود و خدماتی انبوه را به سامان رساند. شخصیتی ارجمند و مخلص که امروز 15 دی 1399 اولین سالگرد رحلتش می باشد.
شیخ علی اسلامی در سال 1320 ش متولد شده بود. در ایران و عراق تحصیلات دینی را در زمینه فقه، اصول، فلسفه، تفسیر و... پی گرفت و از جمله اساتید عراق وی امام خمینی، شهید صدر و شیخ عباس هاتف قوچانی(وصی رسمی مرحوم قاضی) را باید نام برد. با اساتید اخلاقی نجف و قم از جمله سید عبدالکریم کشمیری مراوده داشت و نظر به دامنه وسیع افکار روشن وی مراوده اش با بزرگان، بسیار بود. یکی از دوستان وی که در دروس با یکدیگر هم بحث بودند، مبلغ بین المللی حجت الاسلام سید محمد مختاری سبزواری(دامت برکاته) است.
مرحوم اسلامی اسوة تلاش و الگوی خدمت بود. دغدغة دین داشت و دلسوز یتیمان و بی نوایان بود. از نفوذ اندیشه های انحرافی ناراحت می شد و در حد امکان سعی در زدودن این اندیشه ها داشت. روزی کتابی قطور و قدیمی دربارة تاریخ وهابیت به بنده داد و با تاکید بسیار، خواستار اسکن نمودن صفحاتی از آن و انتشارش در فضای مجازی بود. صفحاتی که از ارتباط یهود عنود با فرقه پلید آل سعود در گذشتة دور سخن می گفت. خدمات مرحوم اسلامی به دین، ملت و شریعت از همان نوجوانی آغاز شد. پس از اینکه مثل تقریبا همة ایرانی های ساکن عراق از آن کشور اخراج شد، در ایران به خدماتش ادامه داد و البته سفرهای بین المللی از جمله به پاکستان نیز داشت.
در اوایل انقلاب اقدام به تاسیس بنیاد بین المللی بعثت نمود که این بنیاد از جمله به نشر معارف اسلامی و چاپ کتب مذهبی اهتمام داشت و در داخل و خارج کشور کتاب ها را به دست خواهندگان می رساند. در دهة 60 به علت گرفتاری ایران در جنگ تحمیلی، بنیاد بعثت از معدود نهادهای بین المللی تبلیغ معارف اهل بیت(ع) در خارج از کشور بود و به فضل الهی اندک اندک این نهادها رو به افزایش گذاشته و دایره فعالیت هایشان بیشتر شد. چاپ و ترجمه(به زبان های مختلف) چند صد عنوان کتاب که گاه برخی از آنها مجلدات متعدد یک دوره مفصل تفسیر یا کتاب کلامی و حدیثی بود، از ثمرات شاخه تحقیقات این بنیاد مبارک به شمار می رود و البته نمی شود از این خدمت بنیاد بعثت یاد کرد و از زحمات مرحوم خراسانی (فرزند شیخ محمدجواد خراسانی) در این زمینه یاد ننمود. مرحوم اسلامی پس از رحلت مرحوم خراسانی همواره از فعالیت های انبوه و متراکم وی سخن می گفت و جایش را خالی می دید. غرض اینکه بنیاد بعثت بسیار با برکت بود و آیت الله العظمی مکارم شیرازی در پیام تسلیت رحلت زنده یاد اسلامی، بر این نکته تاکید ورزیده و فرموده اند: «این عالم فرزانه از طریق تشکیل موسسه بنیاد بعثت خدمات فرهنگی فراوانی به جامعه اسلامی و عالم تشیع کرد‌.»
تشکیل مدرسه علمیه خواهران و مدارسی مختص بانوان و تاسیس موزه ناظر به هنرهای اسلامی از دیگر فعالیت های دینی-فرهنگی این عالم زاهد و خوشفکر و دوراندیش بود. نظر به اینکه در موارد بسیاری، تصاویر قدیمی از علما موجود است که کیفیت لازم را ندارد، طرحی را در نظر داشت که پرتره و تصویر علما توسط نقاشان زبردست کشیده شود و حدود 30 تصویر از علمای قدیم و جدید را نگارنده ملاحظه نموده بود که در همین راستا ترسیم شده بود. روزی از نبود کتابخانه تخصصی تراجم و سیره علما در قم و بلکه ایران سخن گفتم. بی درنگ مرا مامور کرد کتابخانه ای در این زمینه تدارک ببینم و در قدم اول حدود هزار جلد کتاب تراجمی از میان کتابخانه بنیاد گلچین کرده و در قفسه چیده و کتابخانه تاسیس شد. چنانکه به امر ایشان پایگاهی اینترنتی در این زمینه با مساعدت فرزند حجت الاسلام مختاری راه اندازی کردیم(اگر چه بعدا به علت واگذاری بنیاد بعثت که بنایش بر وقف بود این دو طرح ناتمام ماند) یکی از دوستان تبریزی کتاب های فراوانی را در زمینه دعا و زیارت جمع کرده بود که مرحوم اسلامی همه آنها را یکجا خریداری نمود و کتابخانه تخصصی دعا را راه اندازی کرد. چرا که یکی از برنامه هایش در راستای نشر آموزه های الهی اهل بیت(ع) گسترش کارهای بنیاد بین المللی دعا بود.
در رابطه با سادات جهان و نقابت سادات و طرح هایی برای همگرایی آنها از شرق آسیا تا شمال آفریقا و نواحی دیگر طرح جالبی همواره ذهن ایشان را مشغول کرده بود و برخی مقدماتش را نیز اجرایی نمود. تبلیغ غدیر از دل مشغولی های همیشگی ایشان بود و در این زمینه با دوستانش علامه عسکری، آیت الله خزعلی و آیت الله آصفی بروجردی همواره تبادل فکر می کرد و برنامه هایی را اجرا می نمود. به جد عقیده داشت که باید جهانی فکر کرد، ولی حین عمل منطقه ای و دهکده ای فعالیت را آغاز کرد و به مرور فعالیت را توسعه داد. عقیده داشت ماهی دادن به دست دیگران کار بدی نیست. ولی بهتر آن است که بدانها ماهیگیری یاد داد. به خاطر همین در طول زندگی نورانی اش صدها طرح خرد و کلان را آغاز کرد و افسار مدیریت طرح ها را به دست افراد سپرد. چون می دید این گونه فعالیت کردن، استمرار و بقای بیشتری دارد. 
یک بار یکی از دوستانش در اروپا حین رانندگی، تصادف کرده و کسی را کشته بود و توسط حکومت گرفتار و زندانی شده بود. مرحوم اسلامی تا این مطلب را شنید، بدانجا رفت. آزادی و رفع گرفتاری آن دوستش یک ماه طول کشید. در طی همین مدت در گوش ترکان شیعه آنجا روضة غربت و مظلومیت شریعت و ضرورت ترویج معارف مذهبی را خواند و آنها نیز به کمال میل پذیرفتند. این گونه بود که وقتی مرحوم اسلامی پس از یک ماه به وطن برگشت، چندین موسسه در اروپا تاسیس کرده و امواج نشر معارف مذهبی و خدمات مردمی را ایجاد نموده بود. از اختلاف و تفرقه به دور بود. از شهرت پرهیز داشت. به دنبال نام و نشان نبود. مهم برایش تقویت شریعت و نشر معارف عترت(ع) و دستگیری گرفتاران بود. روزی گوشه عبایم را پاره دید. در کاغذی به اندازه کف دست، نوشت: «یک دست لباس کامل روحانیت برای‌... [فلانی]، اسلامی» و فرمود این را نزد فلان خیاط ببر.
گفتم: ضمن تشکر از شما، اگر اجازه بدهید این را به یکی از دوستان که سطح را تمام کرده، ولی توان مالی خرید لباس طلبگی ندارد می دهم. اصرار داشت که برای او هم کاغذی جداگانه می نویسم. قبول نکردم و کاغذ را به دوستم دادم و او صاحب یکدست لباس شد. بعدا فهمیدم قراری با آن خیاط قمی دارد که هر گاه کسی را با کاغذی نزدت فرستادم، خواسته اش را برآورده کن و هزینه اش با من. رسیدگی به ایتام و زنان بی سرپرست(به خصوص پس از رحلت دوستش آیت الله آصفی) در زندگی وی بسیار پررنگ بود. مساعدت به طلاب گرفتار و دانشجویان بی نوا و تاسیس نهادهای فرهنگی و عمرانی، چنان که رفت، از دغدغه های بیش از پنجاه ساله اش بود. حقیقتا اسوة تلاش و کوشش بود و سرچشمة پرفعالیتی اش حتی در سنین کهولت، ناشی از عهدی بود که هر شب با خدای سبحان و امام زمان(عج) برای روز بعد داشت که حکایتش را باید در جایی دیگر گفت. 
در انتقاد به سان یک پدر مهربان و به نرمی مطلب را بیان می کرد. برخی بیهوده نگاری های مرا در قالب کتاب دیده بود و مثل ناصحی صالح و مشفق توصیه هایی پیرامون کیفیت نوشتن برایم گفت که آن وقت تصمیم گرفتم هرگز فراموش نکنم! به نماز که می ایستاد حالتی معنوی و خواستنی داشت. نیمه های شب که نماز شب می خواند، کاملا عبا و قبا و عمامه می پوشید و می گفت ما اگر جایی رسمی برویم با این وضع می رویم. چرا باید وقتی محضر خداوند می رویم اینگونه نباشیم؟ می فرمود کار مخلصانه باقی می ماند و باید ضمن توجه به کمیت، در کیفیت و اخلاص هم کوشید. 
شرکت در مراسمات مذهبی را مایه آرامش روان و عاقبت به خیری می دانست. می گفت باید مراسم روضه و دعا گسترش بیشتری یابد ولی در عین حال مذهب ما را به عنوان یک مذهب غمزده معرفی نکرد. توکلش به خدا قوی بود و در عین حال برای پیشبرد کارها از گرو گذاشتن آبرویش؛ چنانکه از شیخ جعفر کاشف الغطا بسیار معهود است، هیچ ابائی نداشت و مصادیق فراوانی از این را بارها در قم، مشهد، تهران و... از ایشان سراغ دارم. لزوم توسل به حضرت صاحب الزمان(عج) را سرمایة هر فرد شیعه می خواند. یکی از اقدامات اخیر ایشان ایجاد موج نهج البلاغه خوانی و انس با نهج البلاغه بود که در کشور در این زمینه توفیقاتی شگفت کسب نمود. ده ها هزار نفر که هر روز بر تعدادشان افزوده می شود بر اثر طرح ایشان انیس و مونس نهج البلاغه شده اند(و به طور خاص توفیقات ایشان در این زمینه در استان با صفای اصفهان مثال زدنی است.) دلش از حب امام علی(ع) سرشار بود و هفتاد سال در غم غربت و مظلومیت مولا و حضرت زهرا اشک ریخته بود. در این اواخر که بر اثر بد روزگار، گرفتاری هایی جسمی به وی عارض شد و بر بستر بیماری بود، ذکر مقدس «یا علی» و «یا امیرالمؤمنین» را بسیار می گفت. متاسفانه برخی از آشناها در این دوران اخیر زندگی ایشان، چنانکه باید به حمایت از ایشان و رفع گرفتاری های عدیده وی اقدام ننمودند. از این امر خشنود نبود ولی چندان بر زبان نمی آورد، اما پرنده وجود این مرد ملکوتی و عالم ربانی به این سبب، بیش از پیش هوای پرکشیدن به کوی یار را داشت.
برادرش شیخ حمید اسلامی(که او نیز از خادمان عرصه نشر معارف اسلامی و شیعی بود) در آذر ۱۳۹۸ وفات یافت و حدود ۴۰ روز پس از او، در بامداد ۱۵ دی غمبار ۱۳۹۸ شیخ علی اسلامی به ملکوت اعلا و رحمت حق پیوست.(دیگر برادر روحانی شیخ علی نیز در ابتدای شیوع کرونا درگذشت و مظلومانه مانند دیگر متوفیان ایام کرونا، در قم دفن شد.) پس از رحلت شیخ علی اسلامی، نظر به اینکه ایران و جهان مستضعفان عزادار غم شهادت حاج قاسم سلیمانی بود، خبر رحلت این بزرگمرد غیور عرصة دیانت، چنانکه باید انعکاس نیافت. پیکر مقدس وی پس از تشییع و نماز، در حرم آسمانی حضرت فاطمه معصومه(س) طواف داده شد و در یکی از حجره های جنوبی صحن امام رضای حرم مطهر دفن گردید. روحش شاد، یادش گرامی و راهش پر رهرو باد، بمحمد و آله الامجاد.

پ ن:

یکی دیگر از برادرهای شیخ علی، شیخ محمد اسلامی است، ساکن آمریکا و مروج دیانت و شریعت. خواهر شیخ علی نیز همسر آیت الله روحانی قمی است. چنانکه از دامادهای شیخ عباسعلی باید به شیخ محمدتقی رهبر و نیز واعظ خدوم مرحوم فیروزیان اصفهانی اشاره داشت. مرحوم میرجهانی روزی فیروزیان را دید و فی البداهه شعری سرود از جمله:

صبا از ما بگو فیروزیان را/ فرامش کرده ای دیروزیان را

نردبان صعود...
ما را در سایت نردبان صعود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : majriti بازدید : 85 تاريخ : دوشنبه 6 تير 1401 ساعت: 16:29